تـو چـه مـیفـهـمـی از روزگـارم ....
از دلـتـنـگـی ام ...
گـاهـی بـه خـدا الـتـمـاس مـیـکـنـم ...
خـوابـت را بـبـیـنـم ...
مـیـفـهـمـی ؟!!
فـــــقــــــط خـــوابــــــت را !!!
++ من،عاشقانه هایم را در گوشِ نسیمی زمزمه کردم که از حوالی چشـــــــــمانِ تو عبور می کرد...
++ با مرورِ تو هیچ چیز عوض نمی شود تنها تو را از بَر می شوم!
اون شب وقتی به خونه رسیدم دیدم همسرم مشغول آماده کردن شام است, لباسهام رو عوض کردم و بعد بهش گفتم: باید راجع به یک موضوعی باهات صحبت کنم. اون هم آروم نشست و منتظر شنیدن حرف های من شد. دوباره سایه رنجش و غم رو توی چشماش دیدم. اصلا نمی دونستم چه طوری باید بهش بگم, انگار دهنم باز نمی شد. هرطور بود باید بهش می گفتم و راجع به چیزی که ذهنم رو مشغول کرده بود, باهاش صحبت می کردم...
ادامه مطلب...
رفيقمون يه مرغ خريده شبا قلاده ميبنده ميارتش بيرون.اينجوري که مردم با حسرت نگاش ميکنن به پورشه نگا نميکنن
یه گونی پشکل میخرن بازش که می کنن یه لره از توش میپره بیرون میگن
تحقيقات نشون داده تاثيري كه فلفل توتربيت بچه ها داشته كتاب تعليمات اجتماعي سال سوم وخونواده ي اقاي هاشمي نداشتن...
براش بنويس دوستت دارم آخه مي دوني آدما گاهي اوقات خيلي زود حرفاشونو از ياد مي برن ولي يه نوشته , به اين سادگيا پاک شدني نيست . گرچه پاره کردن يک کاغذ از شکستن يک قلب هم ساده تره ولي تو بنويس .. تو ... بنويس
عشق یعنی جسم و جانم مال تو / عشق یعنی پرسش از احوال تو / عشق یعنی از خودم من خسته ام / عشق من ، به تو دل بسته ام .
خوش به حال اونایی که چشاشون سگ داره
من که فقط اعصابم سگ داره :|
خانوما اگه فحشم بدید اسم وبلاگ رو میذارم آنتی گرل گفته باشم
یک سال گذشت بی انکه بدانم ...
به که می نویسم
و در پی چه هستم
امشبم را مست خواهم کرد
آنقدر...
که ساقی گوید
"یک جام دگر بگیر و من نتوانم"
خواهم گشت تا سپیده ی صبح
"مست و دیوانه..."
که بیابم خود را
بیابم نسیمی را
که بگیرم آغوش
که توانم بدهم جان...
من دگر هیچ نمی خواهم
یک سال گذشت بی انکه خود بدانم مشتاق کیستم...
ای صمیمی
ای دوست
کجایی تا ببینی من هنوز...
مست نکرده مستم